رخ به «رخ» با علی اکبر صادقی
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۲۱۰۶
بهویژه در این مورد اخیر، فیلمهای گلباران، هفت شهر، زال و سیمرغ و رخ ازجمله آثار به یادماندنی و موفق صادقی هستند و به عنوان نمونه همین رخ، جوایز فراوانی همچون پلاک نقره از یازدهمین جشنواره جهانی فیلم شیکاگو، پلاک برنز دوازدهمین جشنواره فیلم کراکو لهستان و فیلم برجسته سال در جشنواره فیلم لندن را به خود اختصاص داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دور و نزدیک یک نقاش
سام کلانتری، کارگردان این مستند رخ پس از اکران فیلم در سخنانی خود را آدم خوشبختی دانست، چراکه ساخت این فیلم به او سپرده شد. او خطاب به صادقی گفت: خیلی خوشبختم که به من اجازه داده شد کارگردان فیلم شما باشم.آیدین آغداشلو، نقاش و گرافیست برجسته کشور هم با اشاره به سابقه دوستی خود با علیاکبر صادقی از دوران مدرسه گفت: شاید امسال هفتاد و دومین سال دوستی من با علیاکبر صادقی لواسانی از مدرسه جم قلهک تا امروز باشد. از دور و نزدیک شاهد پیشرفت او بودم. از مدرسه جم قلهک تا دانشکده هنرهای زیبا هرکدام راه خودمان را رفتیم بدون اینکه دیگری را گم کنیم. وقتی در مدرسه جم قلهک همشاگردی بودیم سالی یک نمایشگاه داشتیم. او همواره اول میشد و من دوم میشدم. الان هم همینطور است.
آغداشلو گفت: اکبر صادقی از مستقلترین نقاشان ۱۰۰سال اخیر است، استقلال خود را پافشارانه حفظ کرده است. با هیچ باد و نسیمی این طرف و آن طرف نشد و به چیزی که معنای آن را بازگو میکرد، تکیه کرد. او به جریان پرقدرت و پراهمیت نقاشی قهوهخانهای و هنر ایرانی و سنت، پشت و تکیه دارد. روایت او از این سنت شخصی است که ادا درنیاورده است. از جوانی حیرت میکردم که او قادر است شبانهروز کار کند و خم به ابرو نیاورد. تماشای نقاشی که در این فیلم نشان داده شد برای من بسیار لذتبخش بود که چگونه برای جهان جدید روایتی جدید از نقاشی قهوهخانهای را بازگو میکند. این پسزمینه، پشت او را گرفت و نگه داشت. اکبر صادقی نماینده تداوم بخشی ازهنر ایرانی است که درطول زمان پوست انداخت و شکل گرفت و نقاشان قهوهخانهای میراث خود را بهدرستی به او دادند. از اینکه امروز هم بدون لرزش دست، هاشور را بر بوم میکشد، لذت میبرم.
شور همیشگی برای کار
ابراهیم حقیقی، طراح گرافیک نام آشنا هم در این مراسم گفت: اگر آیدین عزیزم هفتاد وچند سال با علیاکبر صادقی دوستی داشته است، دوستی من و اکبر صادقی به پنجاه و چند سال میرسد. تصورمیکنم هیچ فیلم یا روایتی نمیتواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند، ناممکن است. ما باید با آشنایی و دمخور بودن درک کنیم. خوششانس بودم که از نزدیک با این عزیز نازنین زندگی کردم و از استادانم بسیار آموختم. همیشه به شور کار آنان نگاه میکنم. همچنین یعقوب امدادیان عزیز. فکر میکنم ایشان یکی از پرکارترین نقاشان ایرانی است. چطور میتوان در فیلم این را روایت کرد تا کسی درک کند. بین آن منهای بینهایت و بهعلاوه بینهایتی که اکبر درباره طول عمر و تولد و مرگ در فیلم گفت، فاصله کوتاهی است که این عمر را به سلامت گذراندن و هنرمندانه زیستن پیچیده و مشکل است اما این عزیزان موفق شدند این کار را انجام دهند. این سلامت زیستن را باید بیاموزیم.
شعبدهبازی با رنگ
رامین حیدری فاروقی، مستندساز و پژوهشگر تاریخ گفت: درسخنان صاحبنظران هم به سنت اشاره شد هم به دشواری فیلم ساخت درباره یک هنرمند یا روایت کردن کار یک هنرمند. کار عاقلانهای که این فیلم کرده ازسرذوق و آگاهی کل گروهی تولید فیلم است و بازیگوشی که در سام کلانتری سراغ دارم ـ که اگردوست فرزندان علیاکبر صادقی هم نبود، بهترین انتخاب بود برای کارگردانی این فیلم ـ درک احوال ولحن آدمی است که مثل سنت وآگاهی حاکم برتاریخ حکمت این سرزمین، هم به لحاظ دل و هم بهلحاظ عقل آنقدر خردمندبودندکه هم بدانند آدم بهسادگی آشکارنمیشود وهم آنقدرآگاه بودند که خودراآشکار نکنند. چنانکه ملامت خریدند خود را به دیوانگی وجنون زدند تا اززیربار داوری انسانهایی که آماده داوری نیستند، رهایی پیدا کنند.
او ادامه داد: این لحن شوخطبع و این احوال گریزپایی که فیلم انتخاب کرده، بهترین گامی است که میتوانست برای اجرای این ترانه به دست گیرد. همه در این مورد با هم توافق داشتند. یک شعبدهبازی، یک بازی رنگ، یک بازی ریتم، یک در توافق کامل بودن با اراده آرتیست که در اثر به عنوان آرتورک، خودش حاضر است. خود هنرمند در ضمن اینکه خودش را پوشیده نگه میدارد، به سمت حقیقت حرکت میکند به این معنا که میرود به سمت ناپوشیدگی و به سمت عریانی و اگر این فیلم در ساحت این سرزمین نبود، همانطور که حضور زنان در این اثر، این آثار و این جهان رویت بیشتری پیدا میکرد، عریانی بیشتری هم از شجاعت جسورانه ملامتخواهی آرتیست در فیلم میدیدیم. محمد رحمانیان، لیلی گلستان، یعقوب امدادیان، رضا عابدینی، امرا...فرهادی، بهناز جعفری، رویا نونهالی، حسن معجونی، رضوان صادقزاده، امیر اثباتی، کیاوش صاحبنسق، علیرضا حسینی، بهزاد شیشهگران، جواد نوبهار و...وجمعی از گالریداران در این مراسم حضور داشتند.
تحول در ساخت مستند
رامین حیدری فاروقی در بخشی از صحبتهایش، فیلم «رخ» ساخته سام کلانتری را درگاهی به یک تحول در ساخت فیلم مستند در ایران دانست و گفت: تحول از این جهت که به ما یادآوری میکند اسناد ووقایع در ساحت حقیقت اعتبار پیدا میکند و تا اطلاع ثانوی بزرگترین حقیقتی که پیش روی انسان است وشاعرونقاش و ادیب رابه پویایی وروندگی دعوت میکند، حیرت متواضعانه در برابر هستی است که با انسان روایت میشود. هنرمندان بار این ماجرا را تا به امروز بر دوش کشیدند تا انسان تاریخ و اعتبار و تخیلش را از دست ندهد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: علی اکبر صادقی ساخت مستند چهره ماندگار نقاش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۲۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایزهای به نام اکبر زنجانپور اهدا شود/آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟
به گزارش خبرنگار مهر، نوزدهمین مراسم «شب کارگردان» انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران و آئین نکوداشت اکبر زنجانپور، عصر یکشنبه ۹ اردیبهشت در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
محمد سلوکی اجرای این مراسم را بر عهده داشت و محمود دولتآبادی، فریبرز گلبن، اسماعیل خلج، اصغر همت، ایرج راد، حبیب رضایی، مسعود دلخواه، مهدی میامی، کاظم هژیرآزاد، مجید امرایی، محسن بهرامی، از جمله حاضران در آن بودند.
در ابتدای این مراسم شهرام گیلآبادی رئیس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر گفت: امروز روز تولد استاد حمید سمندریان است. خاطرات فراوانی با نام بردن از حمید سمندریان به عنوان نشانه و تلنگر در ذهن ما ایجاد میشود. هیچ لحظهای در تئاتر ایران ایشان از ذهن ما فراموش نمیشود.
وی اظهار کرد: انجمن با مرور ملاکهای مختلف در طول سال به این نتیجه رسید که مدالیوم و نشان عالی خود را به استاد اکبر زنجانپور چهره تأثیرگذار تئاتر ایران اهدا کند. انجمن به دلایل حمایتی قصد دارد به خاطر منش فکری و کاریشان از ژاله علو، علیرضا کوشکجلالی و علی شمس نیز قدردانی کند.
وی ادامه داد: خوشحال و خرسندیم که با سختی در کنار دوستانمان ایستادیم و هیچ تحمیلی را نپذیرفتیم و با استقلال و به پشتوانه بزرگان تئاتر پیش میرویم. تئاتر عرصه نقد، تحلیل و حقانیت است.
گیلآبادی یادآور شد: سال قبل مدالیوم انجمن به آتیلا پسیانی اهدا شد که دیگر در میانمان نیست. یادش را گرامی میداریم.
سپس تصاویری از مراسم هجدهمین «شب کارگردان» و سخنان زندهیاد آتیلا پسیانی پخش شد.
در ادامه احسان حاجیپور دبیر مراسم متن لوح قدردانی از علی شمس را قرائت کرد و سپس با حضور صدرالدین زاهد از علی شمس قدردانی شد.
علی شمس گفت: ممنونم که انجمن به یاد من بود. من حرفی نمیزنم که جشن امشب به حاشیه نرود. امیدوارم مسیر چرخ روزگار به شکل دیگری بچرخد که هر کدام از ما تئاتر مدنظر خود را روی سحنه ببریم و هیچ رنج و عذابی گریبانمان را نگیرد.
در ادامه آرش دادگر عضو هیأتمدیره انجمن صنفی کارگردانان تئاتر روی صحنه رفت و ضمن قرابت متن لوح قدردانی علیرضا کوشکجلالی، گفت: یک سال پیش تماس تلفنی داشتم و کارگردان بزرگی با من تماس گرفت. از لقب استاد برای او استفاده کردم ولی او گفت که از واژه استاد استفاده نکن. علیرضا کوشک جلالی برای من همچنان استاد است و اعتبار بینالمللی به تئاتر ایران داده است.
سپس علیرضا کوشکجلالی که روی ویلچیر نشسته بود در سخنانی کوتاه گفت: آرزو دارم که دیگر خبر اعدام نشنویم.
در ادامه پیام صوتی ژاله علو برای حاضران در مراسم پخش شد. وی در ابتدای این پیام از اینکه به دلیل کسالت نتوانسته در جمع حضور پیدا کند، عذرخواهی کرد.
وی در ادامه پیام خود یادآور شد: هنر والای تئاتر برای من ارزشمند بوده و با اشتیاق تمام کار هنر را دنبال کردم. من کار تئاتر را از ۱۳۲۷ در تئاتر تهران شروع کردم. سپس در تئاتر فردوسی و پس از آن در تئاتر فرهنگ به ایفای نقش پرداختم.
وی به ذکر نام کارگردانها و نمایشهایی که همکاری داشت پرداخت و یادآور شد: در ادامه در سینما و رادیو نیز فعال شدم.
علو تاکید کرد: فکر میکنم بزرگترین ارزش برای هر هنرمندی این است که نتیجه کارهای خود را توسط مردم ببیند. خوشحالم کارهایی کردم که همچنان بین مردم به نیکی از آن یاد میشود و خوشحالم کارهایی کردم که مردم از آنها راضی هستند.
در ادامه اصغر همت لوح قدردانی از کوشکجلالی را به وی اهدا کرد.
سپس محمد رحمانیان روی صحنه حضور پیدا کرد و بخشی از نمایش رادیویی «روزهای رادیو» را که اشارهای به ژاله علو و رقیه چهرهآزاد داشت، خواند.
وی خطاب به کوشکجلالی گفت: حضور تو برای تئاتر ایران مانند یک معجزه است، بمانی برایمان.
سپس متن لوح قدردانی از ژاله علو را قرائت کرد و ایرج راد به نمایندگی از ژاله علو لوح و نشان مدنظر را دریافت کرد.
در این بخش از مراسم، هایده حائری خطاب به حاضران در مراسم گفت: من از مردم قدردانی میکنم که قدر هنرمندانشان را میدانند و در این مراسم حضور پیدا کردند. هنرمندان تلاش میکنند با فعالیتهای خود هنر را پیش ببرند گرچه همه چیز بر علیهشان است.
حائری در ادامه به طنز بیان کرد: حیف است که جایزه ژاله علو عزیز را ۲ آقا بگیرند، به همین دلیل آمدم و جایزه ژاله علو عزیز را میگیرم.
در این بخش از مراسم تصاویری از گفتوگوی محمد رحمانیان با اکبر زنجانپور پخش شد که طی آن زنجانپور به ذکر خاطراتی از نحوه حضور خود در عرصه بازیگری و تجربه همکاری با حمید سمندریان و جمیله شیخی پرداخت.
سپس محمود دولتآبادی روی صحنه رفت و یادی از مهدی فتحی به عنوان دوست مشترک خود و زنجانپور کرد و گفت: روزی مهدی به اکبر گفت کسانی که هنر کار نمیکنند چه میکنند؟ من در عجب بودم از افقی که پیش روی این ۲ عزیز شکل گرفته است. اکبر سعی کرده که همیشه هنر بورزد ولی موانع خیلی وقتها اجازه نداده است. این اجتماع به نشانه دوستی و ارادت به هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.
وی یادآور شد: لازم نیست که حتماً چیزی بشود. همین که سرپا هستید و همین شبها را برپا میکنید یعنی شدن. امیدوارم همیشه پاینده باشید.
سپس محمد رحمانیان مجدداً روی صحنه رفت و گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» و سپس در کارهای تلویزیونی دیدم. بعد از آن تماشای نمایش «همه پسران من» به کارگردانی اکبر زنجانپور باعث شد بفهمم که در زندگی به جای درستی رسیدهام. کار درخشانی بود که لحظهلحظهاش کلاس درس بود.
وی خطاب به زنجانپور تاکید کرد: از صمیم قلبم خیلی از شما متشکرم آقای زنجانپور.
سپس تصاویری از نمایش «چشم اندازی از پل» به کارگردانی حمید سمندریان در سال ۱۳۵۱ پخش شد که اکبر زنجانپور در جوانی خود در آن به ایفای نقش پرداخته بود.
در ادامه مسعود دلخواه نیز روی صحنه رفت و گفت: اکبر زنجانپور مثل هیچ کسی نیست؛ بازیگر و کارگردانی توانا و از همه مهمتر انسانی شریف و دوستداشتنی است.
وی تاکید کرد: اکبر زنجانپور بودن ساده نیست و دشوار است، از این رو صحبت کردن درباره او هم دشوار است.
دلخواه یادآور شد: وقتی نمایش «سیزوئه بانسی مرده است» با کارگردانی رکنالدین خسروی را دیدم، بازی اکبر زنجانپور حیرتزدهام کرد.
وی تصریح کرد: حق اکبر زنجانپور این است که جایزهای به نام وی به بازیگران تئاتر اهدا شود.
نوید محمدزاده دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: وقتی قرار باشد درباره استاد صحبت کنم، خجالت میکشم. خیلی دوستتان دارم. امیدوارم قسمت باشد تا روی صحنه با شما نفس بکشم و قسمت باشد روی صحنه تئاتر از شما یاد بگیرم.
سپس شهرام گیلآبادی مجدداً روی صحنه رفت و عنوان کرد: در بیش از ۳۰ سالی که در رادیو بودم، صدای رامین فرزاد از گوشم خارج نمیشود که ته مانده غذاها را به گربهها میداد و برایشان «هملت» میخواند. سعادت این را داشتم که تجربه حضور در خدمت بزرگان را داشته باشم. مهدی فتحی روبهروی دیوار میایستاد و دیالوگهای خود را مرور میکرد. ما با حکمتهای مختلف از جمله آموزش در رادیو مواجه بودیم.
وی یادآور شد: دیدن حرکات معلم بزرگی چون اکبر زنجانپور درسهای بزرگی برای من داشت. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد این بود که نظم توسعه فکری، دانایی و درایت، سکوت را به همراه میآورد. استاد زنجانپور با اندیشه و آثار خود عالم دیگران را ارتقا داد. اکبر زنجانپور در عالم هنر از آبروهای زمین است.
در ادامه پرویز ممنون روی صحنه حضور پیدا کرد و گفت: من از خاطرات هنرجویی و دانشجویی اکبر میگویم. اولین بار که دعوت شدم برای تدریس در دانشگاه، نمایشی را از بهمن فرسی دیدم و اکبر زنجانپور نقش اصلی را بازی میکرد. مونولوگی طولانی داشت و من تحت تأثیر صدا و بیان اکبر زنجانپور قرار گرفتم.
وی یادآور شد: اکبر از جمله ۴ نفری بود که در دانشگاه به آنها عشق میورزیدم و آخری آذر فخر بود که رفت. من و اکبر اختلاف سنی زیادی نداشتم.
ممنون تاکید کرد: زنجانپور بدون شعار کار میکرد. فردی با شخصیت بود که برای هم حرمت قائل بودیم. اکبر همیشه محترم و بسیار جدی بود.
اکبر زنجانپور در ادامه و در میان تشویق همگان روی صحنه رفت و گفت: این تعریفها مسؤولیت آدم را زیاد میکند، اینکه هنر و نخ مرتبط هنر یعنی مخاطب را جدی بگیریم. ما تلاش میکنیم تا ارتباط نانوشته و ناگفته را در تئاتر ایجاد کنیم.
وی تاکید کرد: وظیفه ما هنرمندان تئاتر این است که تصویری که دیده نمیشود بسازیم و آنچه شنیدنی نیست بشنویم و به مخاطب ارائه دهیم. زمانی به این مهم میرسیم که کمتر حرف بزنیم.
زنجانپور تصریح کرد: هنریک ایبسن میگوید قویترین انسان کسی است که تنهاترین است. بگردیم و تنهاییهای خود را پیدا کنیم.
در پایان گیلآبادی متن لوح قدردانی از زنجانپور را قرائت کرد و نکوداشت اکبر زنجانپور با حضور محمود دولتآبادی، محمد رحمانیان، پرویز ممنون، ایرج راد، اسماعیل خلج و چند تن از چهرههای هنری برگزار شد.
کد خبر 6091406 فریبرز دارایی